سفرنامه ی باران
شاید داستان ِ من باشد،داستان ِ خود ِ من! افتادن برگی از درخت،كه خاك شد و خاكی كه برگ شد باز..
شاید داستان ِ من باشد هر پاییز،داستان پاییز طلایی،داستان ِ سفر ِ من
سفرنامه ی باران ...
و بی شك رازی است در این پاییزها،در این ریزش و رویش عاشقانه،در این خاك شدن و برگ شدن و ..
و سرودن شعر هستی! شعر هستی: بودن و کوشیدن،رفتن و پیوستن،از کژی بگسستن ..
و باور دارم كه پاییز پر خواهد بود از نور و خیر و بركت!
پاییز طلایی من! كه بود،كه هست و خواهد بود
زیر سایه ی دوستی و مهربانی شما،تا همیشه به رسم باران و رود و...
نظرات شما عزیزان:
سلام خوبی اجیجم؟پستای جدیدت محشره ها.بزنم به تخته)تق .....تق....تق)چش نخوری.
کلا خارج از شوخی وبت محشر شده اجیجم.
پاسخ:میشی میشی گلم ممنون
کلا خارج از شوخی وبت محشر شده اجیجم.